محل تبلیغات شما

 

سلام برشما بسم الله الرحمن الرحیم

از خداوند توفیق ادب ,بی ادب محروم ماند از لطف رب _بی ادب تنها نه خود را داشت بد _ بلکه آتش برهمه آفاق زد .

خدایامیخوانیم از ادب گران وادب حضور واردسخن شویم وبا حفظ آداب سخن را آغاز کنیم ودر انتها چیدمان انگاره های ذهنی ما تغییرمخصوصی کرده باشد که بعد به نقطه ای برسیم که بتوانیم تصمیمات جدی برای خود وشهر وکشورمان در حد وسع مان بگیریم خوشحالم که امروز در یکی ازمناطق مهم کشورمان که دارای مزیت عقب ماندگی است سخن میگویم ودر جمع مهمی از تلاشگران وپویشگران واندیشمندان منطقه که دارای مزیت پیش رفتگی هستند اگر بشود آن مزیت عقب ماندگی را مزیت پیش رفتگی در دانشگاه به حالت ترکیبی معجزه آسا خواهد بود .قرار است من امروز در باره آینده توسعه سخن بگویم که احتمالادر این توسعه ای که تصویر میکنیم شما کجا هستید وکاشان کجاست؟

جهان امروزدر نقطه لولایی تاریخ ایستاده است. نقطه لولایی چه مفهومی دارد؟همانگونه ای که در، در یک نقطه از لولا اتکا میکند ومیچرخد وموقعیت خودراعوض میکند تاریخ هم ادوارلولایی داردومیچرخد تمدن بهم میخوردودگرگونیهای شگرفی پدید می آید که جهان تازه ای از آن سردرمی آورد امروز ما درنقطه ای لولایی تاریخ قرار داریم این از منظر تمدن جهانی وموقعیت بشری است .طبیعی است که درکشور ماهم در یک نقطه لولایی دیگری قرار داریم در واقع در کشور ما دو نقطه لولایی بر هم متصل شده اند . گذار یک نسل که قد میکشد وبروز پیدا میکندکه کاملا با نسل قبل متفاوت است.

بخشی از تفاوت ناشی از اینکه این نسل هم در نقطه لولایی تاریخ به دنیا آمده است ونکته بعد اینکه حکومت هم در نقطه لولایی خود قرار داردیعنی هم حکومت وهم جامعه هردو در نقطه لولایی قرار دارند وسرنوشت خودرا ورق می زنندوحکومت باید پراداک شن ایجاد کند واین باید رخ دهد. این پراداک شن شاید ی نباشد ولی این پراداک شن مسئله نظام تدبیر است که ساختار اقتصادی ما انرژی لازم دارد واین هیولا انرژی برای موتور خود ندارد. چون در صد سال گذشته تمام انرژی نفت وگاز وآب وجنگل رابرای سوخت این هیولا استفاده کرده است که به نقطه ای برسدودر این بیابان تاریخ اما این هیولا دائما درجا زده است وما به نقطه لولایی رسیدیم

درسال آینده یعنی دوماه دیگر ,کل در آمد نفت ومالیات دولت فقط کفایت حقوق بازنشستگی ویارانه را میکند.چنین هیولایی که آنقدر بزرگ شده واینقدر نیاز به انرژی داردواین نظام تدبیر که روز به روز گسترش پیدا کرده است و5میلیون حقوق بگیر دارد وعلاوه بر حقوق بگیر صدقه بگیر هم دارد باید نیرویی این لکوموتیو را بکشد مگر اینکه تصمیمات مهم بگیرد منبع دیگر ندارد که جای دیگر خاک را بکنیم وچیری بیرون بیاوریم هرباید بیرون بیاوریم بیرون آوردیم .60% منابع نفتی و70%منابع آبی و65%جنگلها وبخش بزرگی از خاک ومعادن در این صد سال را مکیدیم یعنی کل منابع را مکیدیم.

کل منابع آب را ازسال60 به بعدنابود کردیم تا سال 60 طراز آب کشور یعنی میزان بارشی که به ذخائر زیرزمینی واردمیشده با برداشتها طراز شده است .در حوزه نفت این نا طرازی ازدهه 50رخ داده است البته من مسئله را ی نمیبینم که بگویم نظام تدبیر , خطای ی از جنس نفوذناهمگن است نه!عالی است نمیگوییم تصمیمات ی خطاست . اصلا نظام ی ماهیچ نقصی ندارد فقط موتور آن خیلی انرژی مصرف میکند وموتور آن گازوئیلی است موتورش مربوط به عصر جانبی است این موتور اصلا سوخت ندارد حالا بایددید این موتور را چگونه باز سازی کنیم وباید مطلب را فنی دید . این نظام از نظر فنی دیگر زور نداردکه به جلو برود ودر جا می زند تا میتواند جلو برود ولی آخر یک جا خواهد ایستادوتوقف میکند . بالاخره باید کاری کردآن نقطه لولایی فرارسیده است در این سی سال اخیرتلاش های زیادی شدوقبل از اینکه به این نقطه برسیم راننده را متوجه کنیم ونظام تدبیر متوجه شودوبهوش بیاید که بزودی به نقطه خطر خواهیم رسید . تحولات خارجی _ فشار ها ومسائل داخلی سرگردان کرده بودوافراد نظام نتوانستند پیش از اینکه به این نقطه برسیم یک تصمیمات جدی برای تغییر ریل یا پراداکشن برسیم.این برای این عرض شدکه گردش لولایی هم در داخل داریم یکی نظام ی در نقطه ای که باید تصمیمات اساسی بگیردوتغییراتی لولایی از جنس پاراداک شن به خود بدهد ودوم اینکه نسل در حال ورق خوردن است ونسلی که حاصل توسعه نوع سومی. است که درحال بالا آمدن است ونسل ماتوان مقابله علمی با این نسل را ندارد . طبیعی است که نظام تدبیر که متولد 70 به بالاست چنین تحولی را نمی تواند تحمل کند

ولی این نسل پرقدرت به کار خودادامه می دهداگر بازبان خوش در غیر این صورت با زبان ناخوش کار خود را خواهد کردواین تحول ظرف کمتر از ده سال  رخ خواهد داد. عرض من این بود که در سه نقطه لولایی تاریخ هستیم گردش نقش درداخل نقطه ای که نظام به لحاظ فنی وتدبیر باید پراداک شن کند ونقطه ای که تاریخ در حال ورق خوردن است.

تمدن بشری در یک نقطه لولایی دیگری قرار دارد .تمدن بر چه اساسی گردش می کند وورق می خورد؟ آن چیزی که تمدن را ورق می زند الگوی انرژی است .نه علم ! نه صنعت ، هیچکدام از اینها تمدن را ورق نمی زنند بقیه تابع نیستند .یعنی چه؟ بشربرای چند ده هزار سال زندگی اش متکی بر انرژی بازوان یا عضلات خود بود یا عضلات حیواناتی که در خدمتش بودند .تا اینکه آتش کشف شد .بعد از کشف آتش به بعد انرژی تمدن از طریق سوخت های فسیلی وسوخت های تغییر پذیر طبیعی مثل چوب درختان وعلوفه وغیره تامین می شد بنابراین بیش از ده هزار سال تمدن متکی بر مصرف سوخت هیزم درختان بود وبخش بزرگی از جهش های بزرگ اولیه تمدنی ما از بعد از کشف آتش آغاز شد . قبل از کشف آتش اصولا" سابقه تمدنی هم نداریم آنچه داریم حدسیات زیست شناسان و زمین شناسان است . چیزی که ثبت شده باشد و محصول بشر باشد نداریم .از کشف آتش به بعد تمدن شروع شد برای بیش از ده هزار سال حتی برق هم نتوانست تمدن را تغییر دهد چون متکی به تمدن فسیلی بود پس تغییر آتش درختان وچوب چرخنده است تا سیصد سال قبل می رسیم که عصر صنعتی شدن فرا می رسد در واقع اگر ما صنعتی شدیم واگر قرار بود صنعت بر پایه چوب درختان تکیه کند ، همچنان ماشین بخار ذغالی داشتیم وحتی ماشین بخار با چوب درختان قابل کار کردن نبود ماشین بخار بعنوان نخستین صنعتی که جهش ایجاد نمود در کل جامعه بشری وفاصله ها را از بین برد .وبر کابل سوخت فسیلی چرخید چه آن زمانی که ذغال سنگ مصرف می شد وبعد نفت انرژی دیگر آمد بنابراین از وقتی که ما توانستیم سوخت های طبیعی تجدید نا پذیر مثل ذغال سنگ ونفت وغیره را بکار بگیریم تمدن بهم خورد وتمدن صنعتی شکل گرفت واین امکان با چوب درختان نبود حتی اگرما علمش را داشتیم ومی توانستیم ماشین بسازیم این ماشین با چوب درختان قابل توسعه نبود.

بسط تمدن صنعتی متکی به تمدن سوخت فسیلی شروع شد حتی برق هم که اختراع شد همچنان متکی به سوخت فسیلی است همین امروز که  فقط 7 درصد انرژی جهان از برق وآب تامین می شود حتی خود برق هم بقیه اش از انرژی فسیلی تامین می گردد.حتی برق هم نتوانست تمدن را تغییر دهد چون متکی به فسیل بود پس تغییر سوخت به انرژی فسیلی تمدن را برای سیصد سال چرخش داد .آن مجموعه تغییرات سوختی ویژیگی اصلی آن محدودیت وهزینه بر بودن  منبع بود وامکان این همه سوخت از جنکل نبود .بعد هم که نفت وگاز وذغال سنگ آمد استخراج آنها پر هزینه بود واین طور نیست که بامقیاس هزینه پایین می آید اگر ده هزار تا چاه نفت بزنید فرق کند که بگوییم یک کارخانه تولید آلومینیم با تولید بیشتر هزینه پایین می آید نفت اینطور نیست سی سال است در پارس جنوبی سرمایه گذاری می کنیم ولی نتوانستیم بهره برداری کنیم .علی الرغم حجم عظیمی از منابع سوخت فسیلی وگران بودن آنها باعث شد که شکر خدا نتوانیم به اندازه کافی استخراج کنیم .امروز در نقطه لولایی تاریخ قرار داریم .

در بخش بزرگی از دنیا یعنی اروپا وآمریکا ی شمالی تا 5 سال دیگر نفت وارد نخواهند کرد آلمان که بخش بزرگی  از سال ابری است هیچ نور خورشید که شما به صورت طبیعی دارید ندارند در حال حاضر ظرفیت تولید برق خورشیدی به اندازه نصف مصرف برق آن است بنابراین به سرعت به سمت انرژی خورشیدی وانرژی اتمی وباد وهیدروژن می روند ومنابع لایزال است ودر دسترس بشریت است واین انرژی پخش است وتمدن به سوی انرژی پاک می رود .کافی است آمریکا الگوی انرژی خود را عوض کند کل دنیا مجبور می شوند عوض کنند چون صنایعی در دنیا بروز خواهد کرد وهمه مجبور به استفاده خواهند بود ولذا صنایع کاملا" دگرگون خواهد شد واگر اوباما بود این کار سرعت بیشتر داشت چون برنامه ایشان تغییر انرژی آمریکا بود وبزرگترین اندیشمند فیزیک را وزیر انرژی خود گذاشت که این تغییر را ایجاد نماید وآن کارها بی سر وصدا ادامه دارد ویکی این بود که اجازه داد بحران اقتصادی 2008  در دولت آمریکا رخ دهد در صورتیکه می توانست با هشتاد میلیارد دلار جلوی آن را بگیردولی این کاررا نکرد .هشتصد میلیارد دلار از دولت مصوبه گرفت برای نجات اقتصاد آمریکا در حالی که بانکها ورشکست شدند گفتند: ورشکست شوید زنجیره ورشکستگی شروع شد واقتصاد آمریکا سقوط کرد برای اینکه تصمیم گرفته بودند از انرژی فسیلی عبور کنند بنابراین باید صنایعی که متکی بر انرژی فسیلی وصنایع قدیم بود سقوط می کرد وشرکت هایی که توان رقابت نداشتند باید سقوط می کردند .اجازه دادندشرکت های ناتوان ورشکست شوند بعد هشتصد میلیارد با شرط تزریق کردند .مثلا" ژنرال موتور گفت اگر 20 میلیارد دلار بمن بدهید ورشکست نمی شوم ندادند وورشکست شد بعد کمکش کردند تا احیاء گردد به شرطی که کنار هر پمپ بنزین یک پمپ سوخت پاک بزند که مصرف ماشین ها را کم کند که اتومبیل برقی وهیدروژنی هم تولید کند با این شرط ها به او وام دادند واز آن بحران در جهت سیستم باز سازی کردند .در مورد اروپا تا 5 سال دیگر بخش اعظم انرژی خودرا فسیلی خارج می کند وانرژی پاک مصرف خواهد کرد.در حال حاضر فنلاند ونروژ نفت دارند وفنلاند وسویس نفت آنها به صفر می رسد پس تا 5 سال دیگر اروپا وتا 15 سال الی 20 سال دیگر تغییر انرژی جهانی را خواهیم داشت وتمدن در این بیست سال آینده می چرخد .حادثه ای که رخ داده این است که دسترسی انرژی نو ، معدن آن بی نهایت است وهزینه تولید کاهش دارد در سال گذشته هزینه تولید پنل های خورشیدی سه بار نصف شده است یعنی امروز هزینه تولید پنل خورشیدی 15 در صد هزینه تولید این پنل درسال پیش است .نه تنها منبع بی نهایت است بلکه هزینه بهره برداری هم به سرعت کم می شود یعنی به زودی ما وارد دنیایی که با دسترسی به انرژی می شویم.ما باید کشورمان را مراقبت کنیم که 30 سال دوام بیاورد .آیا در 30 آینده برای تامین آب ومنابع خورشیدی از دریا ها استفاده کنیم البته مسئله نمک آن است که تا آن موقع راه کاری پیدا خواهند نمود .حادثه ی دیگری که همزمان در حال رخ دادن است .مسئله فنآوری اطلاعات است .یعنی دو حادثه در یک دوره کوتاه تاریخ در حال رخ دادن است . فنآوری ارتباطات و اطلاعات با این سرعتی که درحال پیشرفت است تا ده سال آینده ، 70 در صد مشاغل کنونی را از بین می برد ومشاغل جدید جایگزین خواهد شد .اینکه می گوییم در خط مرزی فنآوری است این حادثه در اروپا رخ می دهد با 8 -7 سال تاخیر در کشور ما رخ می دهد .همانطور که تحولی در تهران رخ می دهد با تاخیر به سیستان وبلوچستان می رسد .مد لباس هم با تاخیر می رسد . فنآوری اطلاعات وارتباطات با سرعت سرسام آوری در حال تحول است وحمل ونقل را کاهش خواهد داد وارتباطات را منسجم می کند ومشاغل جهانی ایجاد می کند .این حادثه بعلاوه سوخت ارزان در معرض پدیده ای قرار خواهد گرفت که اسمش را رشد تصاعدی می گذاریم.معنی آن چیست؟یعنی بشر در طول چند هزار سال گذشته رشدش خطی بوده است ، حتی در قرن بیستم که خیلی فکر کردیم رشد داشتیم

قسمت دوم سخنان دکتر رنانی

قسمت اول سخنان دکتر رنانی

سخنان آقای سید محمد بهشتی در 27 دی 1395

انرژی ,سال ,نقطه ,تمدن ,هم ,لولایی ,نقطه لولایی ,است که ,در حال ,ای که ,لولایی تاریخ ,نقطه لولایی تاریخ ,نقطه لولایی دیگری

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود فیلم سریال ایرانی و خارجی جدید